توضیحات
دیوان حافظ همراه با شرح کلیه غزل ها
قسمتی از کتاب:
غزل 1
1 الا يـا ايهـا الساقـي ادر كاسـاً ونـا ولــها
كه عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشكــلها
2 به بوي نافهاي كآخر صبا زان طره بگشايد
ز تابجعد مشكينش چهخـون افتـاد در دلها
3 مرا در منزلجانان چه امن عيشچونهر دم
جرس فريـاد مـيدارد كـه بـربنديد محمــلها
4 به ميسجاده رنگينكن گرت پيرمغان گويد
كه سالك بيخبـر نبـود ز راه و رسم منـزلها
5 شبتاريك و بيم موج و گردابي چنين هايل
كجـاداننـد حــالمــا سبكبــاران ساحــلها
6 همه كارم ز خودكامي به بدنامي كشيد آخر
نهانكيماند آن رازي كز او سازنـد محفــلها
7 حضوري گر هميخواهي از او غايب مشو حافظ
متي مـا تلق مـن تهوي دع الدنيـا و اهملــها
غزل 1
بيت1: ساقي: كسي كه آب يا شراب به ديگران ميدهد. (در اصطلاح صوفيان، پير كامل كه به مريدان فيض رساند.) ـ اي ساقي جام شراب را در مجلس به گردش درآور. به همهي حاضران و از جمله به من بده تا بنوشم. باشد تا در عالم مستي مشكلات عشق را كه در ابتدا آسان به نظر ميرسيد، چند لحظهاي فراموش كنم.
بيت2: نافه: مادهي خوشبويي كه از ناف آهو ميگيرند. صبا: باد بهاري، نسيم صبحگاهي، پيك عاشقان طره: گيسو تاب جعد: به ايهام، پيچ و تاب گيسو خون افتاد در دلها: دل عاشقانِ منتظر، خون شد. ـ به اميد بوي خوشي كه نسيم بهاري از گيسوان مشكين و مجعد دلدار بياورد، دل عاشقانِ منتظر، خون شد.
بيت3: منزل جانان: منزل محبوب؛ به كنايه، دنياي فاني جرس: زنگ كاروان
بربنديد محملها: بار و بنهتان را جمع كنيد و آمادهي كوچ كردن باشيد.
ـ بار و بنهتان را جمع كنيد و آمادهي رفتن باشيد. (من در منزل محبوب هيچ گونه امنيتِ اقامت ندارم، چه هر لحظه زنگ كاروان نواي كوچ كردن را اعلام ميكند.)
بيت4: سجاده: جا نماز پير مغان: مرشد، پير دليل سالك: مرشد و راهنما، مرد راه، كسي كه در طي مراتب سلوك به مرتبهاي ميرسد كه از اصل و حقيقت خود آگاه ميشود و ميفهمد كه او تنها اين صورت و نقش ظاهر نيست. ـ اگر مرشد و پير طريقت گفت كه سجادهي نمازت را به مي بيالاي، اطاعت كن؛ زيرا او از تمام مراحل سير و سلوك آگاه است.
چو پير سالك عشقت به مي حواله كند بنـوش و منتـظر رحمت خـدا ميباش
بيت 5: گرداب: محلي در دريا كه آب به دور خود ميچرخد و هر كه و هر چه در دهانهي آن قرار گيرد، غرق ميشود. هايل: خطرناك سبكباران ساحلها: آسودهخاطران كنار دريا ـ آسودهخاطران كنار دريا چگونه ممكن است از حال ما كه گرفتار چنين گرداب خطرناكي شدهايم، با خبر باشند.
بيت6: خودكامي: خودكامگي و خودرأيي محفلها: انجمنها
ـ به علت خودكامگي و خودرأيي، كارم به رسوايي و بد نامي كشيده شد. مسلم است رازي كه در تمام محافل فاش شده، هيچ گاه پنهان نخواهد ماند.
بيت7: حضور: قرب الهي ـ چنانچه طالب قرب الهي هستي، لحظهاي از ياد او غافل مشو، آري پس از ملاقات معشوق، دنيا و متعلقات آن را رها كن.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.